اعترافات

میراث روشنفکران دیروز

در وبلاگ کاوه رضایی شیراز مطلبی با عنوان  از ایسنا تا اوین  بهانه ای شد تا بار دیگر در میان هیاهو هیولای غول آسای که  خویش را برای نابودی آماده کرده است  به یاد خبرنگاران وزندانیان سیاسی هر چند کوتاه بیافتم .

 گاهی بررسی آنچه که «باید می بود» و آنچه که «باید باشد» انسان را در یک گلو گاه  تنگ قرار می دهد و درک تناقض آن همیشه انسان را به انزوایی وحشتناک می کشاند. انزوای ناشی از یک اشتباه! و اشتباه حاصله از یک توجیه بچه گانه! و بچگانی که فکر کردند روشن فکرند. همیشه تحلیل مسائل و ریشه یابی مشکلات موجود برای انسان ناگوارتر از فرو دادن زهرهلاهل است.  تحقیر و تحمیل ، وهن و اختناق زمانی ناگوارتر می شود که ناخواسته ویا خواسته ، دست اندرکاران آن روشنفکرانی دیروز بودند …

به هر حال برای جلو گیری از آنچه اطاله کلام خوانده می شود قسمتی کوتاه از نوشته های شاملو به نام «برنامه طلوع خورشید لغو شده است!» که اولین بار در سال 58 در نشریه «تهران مصور» به چاپ رسید به نظرم جالب آمد. شاملو علل اصلی زندانی کردن روزنامه نگاران و اهل قلم را همان سال های اول یعنی 58 پیش بینی کرد و مقصر اصلی این تحقیر و زندانی ها را ارائه لایحه «مطبوعات آزاد» توسط دست اندرکاران دولت موقت و در راس آن رییس الروسا _مهندس بازرگان_ اعلام کرد. تحت استیلای همین میراث » گرانبها ! » اکنون خبرنگاران به بند کشیده می شوند. اما قصه این مطبوعات آزاد سر دراز دارد. همان اوایل انقلاب ترس از مطبوعات آزاد به حدی بود که قبل از تحریرو تصویب قانون اساسی ابتدا لایحه «آزادی مطبوعات» به تصویب رسید. شاملو علاوه بر رد لایحه مطبوعات آزاد بیان می کند  که قبل از تحریر قانون اساسی کشور در آن سال ها حرف مفت بود زیرا تا پیش از تصویب قانون اساسی هیچ لایحه ایی نمی تواند صورت قانونی به خود بگیرد.

صورت قضیه این گونه است که مطبوعات آزاد حتی در بهترین حالت فقط یک شعار است چرا که وسواس و دلهره و عربده کسانی را برمی انگیزد. کسانی حتی با کیش لیبرالیستی… مطبوعات آزاد دشمن خلق اند!

شاملو:

» اگر دیگر پای رفتن مان نیست، 

باری

 قلعه بانان

این حجت باما تمام کرده اند

که اگر می خواهید در این اقامت

گزینید

می بایست با ابلیس قراری ببندید…

بدون اینکه چیزی (هر چند ناجور تحمیلی) به اسم قانون اساسی جمهوری وجود داشته باشد ، یعنی اینکه هنوز ضابطه یی برای حکومت و جهتی برای تدوین قوانین کشوری مشخص شده باشد ناگهان آقایان دولت موقت بدو بدو آمدند و لایحه ای آوردند که قانون «مطبوعات آزاد» است! یاللعجب!…وندایی در دادند که بله، بلاخره مطبوعات که بی ضابطه نمی شود.حزب توده هم که آب توبه به سر ریخته و ختنه را برای اعضای خود اجباری کرده دنبال این فرمایشات زبان گرفته بود که بله بابا «نعوذ بالله» مگر مطبوعات بی ضابطه هم می شود؟…

لایحه را که زیر دماغت بگیری از بند بندش بوی الرحمن آزادی و کند و تعفن قدرت طلبی و انحصار قشری که خود را برنده بازی می داند بلند است.لایحه ای که در هر ماده اش تله ای کار گذاشته اند و پراز انواع و اقسام نکات مبهم و قابل تفسیرات و تاویل های کشدار است و به جای اینکه مثلا خدای نکرده روز نامه نگار و اهل قلم را برای میراث های انقلاب و نگهبانی از دموکراسی و پیش گیری از تاخت و تاز تشنگان قدرت و خودکامگی یاری کند پیشاپیش به دفاع از مواضع قدرت فردی برخاسته نویسنده هر مطلبی را که به مذاق صاحبان قدرت خوش نیاید به حبس های تا سه سال تهدید می کند.من مطلقا در پی آن نیستم که یکایک مواد لایحه را تجزیه و تحلیل کنم و نشان دهم که کاسه لیسان برای آن که چتر مصونیتی بر سر خود بگیرند و برای آن بتوانند پشت سپری پنهان شوند ، با چه تردستی نفرت انگیزی کوشیدند علی رغم همه نهاد های تشیع در هر حال یکی از مراجع تقلید دنیایی و غیر روحانی یک دیکتاتور برانند. زیرا با در نظر گرفتن این نکته که پیش از تحریر و تصویب قانون اساسی هیچ لایحه ای نمی تواند صورت قانونی به خود بگیرد.

اصول کل این لایحه حرف مفت است و حتی تنظیم و پیشنهاد شورای انقلاب نیز می تواند جرم شناخته شود به خصوص که نیت طراحان آن نیت خیری نیست و گامی است که آگاهانه و از سر سو نیت در طریق ضدیت با انقلاب و سرکوب انقلاب برداشته است و توطئه مشهودی است که بر علیه همه دستاورهای انقلابی و به خصوص به قصد ایجاد اختناق در آستانه تدوین قانون اساسی جمهوری. این کج ترین قدمی است که دولت یا فرا دولت یا فرو دولت تا بدین هنگام برداشته است…._لایحه مطبوعات آزاد_ یعنی صدف و پوست کنده پوز بند مطبوعات را آماده کرده اند تا در مورد خوابی که برای قانون اساسی دیده اند جیک احدالناسی بالا نیاید…. برای خفه کردن کسانی که سخن گفتن را وظیفه خود می دانند تهدید به سه سال حبس نشانه تنگ نظری خنده آوری است…

 آقای بازرگان مسئول نهایی تمامی این لطمات آشکاری که پس آن همه بدبختی و خونریزی ها به دستاوردهای انقلابی این مردم نجیب و صبور وارد می آید شمایید«

   
—————————————————————————————
 
 
 
مطلب مرتبط:  از ایسنا تا اوین
 
 

4 فوریه 2011 - Posted by | Uncategorized

7 دیدگاه »

  1. از مطلب قشنگت ممنون، خیلی به اطلاعاتم افزود، این جریانو خبر نداشتم
    راستی در مورد لینکم ممنون

    دیدگاه توسط کاوه | 4 فوریه 2011 | پاسخ

  2. انگار بلاگر فیلتر شده واسه به روز کردن یا لینک کردنت احتیاج به فیلتر شکن دارم که الان ندارم در اولین فرصت جبران می کمنم :-*

    دیدگاه توسط کاوه | 4 فوریه 2011 | پاسخ

  3. ممنون امیر…
    خوب نوشته بودی..
    خیلی…
    من نخوندم ایسنا تا اوین رو ولی نوشته ی تو به تنهایی خیلی روشنگره…
    و دم شاملو گرم.. و متاسفانه متاسفانه متاسفانه، اینا همش درسته…

    دیدگاه توسط جیران | 5 فوریه 2011 | پاسخ

  4. فرید صلواتی , بدان که باید ابتدا از خود آغاز کنی[ناراحت]

    دیدگاه توسط فريد صلواتي | 9 فوریه 2011 | پاسخ

  5. راستی شما می دانید شهر هرت کجاست ؟[ناراحت]

    دیدگاه توسط فريد صلواتي | 12 مارس 2011 | پاسخ

  6. امیر جونم عید خودتم مبارک کلی و کلی دوست دارم
    :*
    :*
    عید رو به خودم استراحت مطلق داده بودم 🙂
    =================================
    اعترافات:
    ممنون عید توهم مبارک…

    دیدگاه توسط جیران | 4 آوریل 2011 | پاسخ

  7. امان از دست ما ایرانی ها[ناراحت]

    دیدگاه توسط فرید صلواتی | 8 مِی 2011 | پاسخ


بیان دیدگاه